شعر در مورد
حفظ قرآن ،شعر در مورد تلاوت قرآن،شعری در مورد تلاوت قرآن،شعر درباره حفظ
قرآن،شعر درباره تلاوت قرآن،شعر در مورد قرائت قرآن،شعر در مورد خواندن
قرآن،شعر درباره خواندن قرآن،شعر درباره قرائت قرآن،شعری در مورد خواندن
قرآن،شعر کودکانه در مورد قرآن خواندن،شعر درباره ی خواندن قرآن،شعر درباره
ی قرائت قرآن،شعر حفظ القران،شعر حفظ قرآن،شعر در مورد حفظ قرآن،شعر
درباره حفظ قرآن،شعر در مورد تلاوت قرآن،شعری در مورد تلاوت قرآن،شعر
درباره تلاوت قرآن،شعر در وصف قرآن
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد حفظ قرآن برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ستایش بود ویژه کردگار
که بر عالمین است پروردگار
که بخشنده و مهربان است نیز
بود صاحب عرصه ی رستخیز
تو را می پرستیم تنها و بس
نداریم یاور به غیر از تو کس
بشو هادی ما به راه درست
ره آنکه منعم ز نعمات توست
نه آنان که خشمت بر ایشان رواست
نه آنها که هستند گمره ز راست
حدیث عشق و ایمان است قرآن
صفا بخش دل و جان است قرآن
گلی از گلشن فیض الهی
نه تنها گل ، گلستان است قرآن
منم قرآن ، منم قرآن منم پیغام جاویدانمنم
سر چشمه ی ایمان ، منم برنامه ی انسان
سرود عشق و امیدم ، فروغ پاک توحیدم
زدودم تیر گیها را به هر قلبی که تابیدم
یا علی و یا عظیم و ربنا
یا غفور و یا رحیم ای رب ما
تو عزیزی و سمیعی و بصیر
بی همانند و کریمی و امیر
نسیم کوی جـــانــــــــــان است قرآن
شمیم عطر رحمان است قرآن
بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت
چو خورشید فروزان است قرآن
بیا یکدم تماشا کن گلستان محمد را
نگر در آیه های من جمال آل احمد را
منم قرآن ، منم قرآن منم پیغام جاویدان
منم سر چشمه ی ایمان ، منم برنامه ی انسان
ای خدا این ماه مهمانی توست
ماه مهمانی قرآنی توست
خود بزرگی و کرامت دادیش
هم فضیلت هم شرافت دادیش
همانانی که اندر حفظ قران ک
نند اندیشه با یاران شیطان
با تلاوت حفظ قرآن را اگر دارد خوش
استما کجا و حافظ قرآن کجا ، خاک رهیم
باحکمت وخویش حفظ قر
آنگرخدمت وزحمتش نبودی
حفظِ قرآن می کنم با جانِ خود
سر دهم مـن در رهِ ایمانِ خود
یوسفم در چـاهِ دین بازان اسیرن
َگسَلَم هرگز من از پیمانِ خود
حفظ در نــــزد قــــرائت جَــذبه ات افز
ون کندروح را صیقل ببـخشد ، چهـره ات گلگون کند
آنکه در قرآن خدا او را ستود
آن که حفظ جان او موعود بود
قــــــاری قــــــران نمـاد پـــــاک انسانیت است
حــــــافظ قـــــــران،کلید فهـــــم عقلانیت است
حــافـــظ قــــران نمــــــادی از تجلی خـ
ـداستقاری قـران نه از این خیــل روحانی جــداست
از شگرفیهای آن قرآن فروش
دیده ام روح الامین را در خروش
قــــــاری قــــــران تو را مجذوب قـران میکند
حـــــافظ قـــــران تو را تلقین ایمــــــان میکند
حفظ قرآن عظیم آئین تست
حرف حق را فاش گفتن دین تست
ایمان چه دهم عرض چو در کفر فتادم
قرآن چه کنم حفظ چو مصحف بدریدم
قرب صد تصنیف در دین یادداشت
حفظ قرآن را بسی استاد داشت
حــــافظان مامــــور ابـــلاغ پیــــــام ایــز
د اندقـــــاریان پیغمبــــران صـــــادق هر ملـت اند
مو بمو دارم به خاطر خط جانان را تمام
هیچ کس چون من ندارد حفظ قرآن را تمام
حفظ لفظ اندر گواه قولیست
حفظ عهد اندر گواه فعلیست
سر قرآن قرن نکو داند
زو شنو زانکه خود همو داند
چون نباشد ز محرمان بنهفت
سر قرآن زبان چه داند گفت
کس بنشناخت جز به دیده جان
حرف پیمای را ز قرآن خوان
من نگویم اگرچه عثمانی
که تو قرآن همی نکو دانی
هست قرآن چو آب سرد فرات
تو چو عاصی تشنه در عرصات
حرف و قرآن تو ظرف و آب شمر
آب می خور به ظرف در منگر
سر قرآن پاک با دل پاک
درد گوید به صوت اندهناک
حرف قرآن ز معنی قرآن
همچنانست کز لباس تو جان
حرف را بر زبان توان راندن
جان قرآن به جان توان خواندن
صدف آمد حروف و قرآن در
نشود مایل صدف دل حر
بکن از بهر حرمت قرآن
عقل را پیش نطق او قربان
سر قرآن ترا چو بنمایند
پرده های حروف بگشایند
شد هزیمت ز سر او شیطان
چه عجب گر رمید از قرآن
در دماغی که دیو کبر دمد
فهم قرآن از آن دماغ رمد
ز استماع قرآن بتابد گوش
وز پی سر سوره نازد هوش
هوش اگر گوشمال حق یابد
سر قرآن ز سوره دریابد
نسیم کوی جـــانــــــــــان است قرآن
شمیم عطر رحمان است قرآن
بود روشنـــــــگر راه ســـــــــــــــعادت
چو خورشید فروزان است قرآن
بمعنی و بصورت سر قرآن
حقیقت غالب است اینجا تو میدان
چو قرآن رهبر آمد اندرینراه
ز قرآن گشتم اینجا شیخ آگاه
چو قرآن رهبر آمد رهنمودم
ز دید خویش دید شه نمودم
چو قرآن رهبر آمد تا بمنزل
رسانیدم شدم ایشیخ واصل
به گلزارش ، خـــــزان راهــــی نـــدارد
بهاران در بهاران است قرآن
صفای بوســـتـان آســــــــــمانـی است
شکوه باغ رضوان است قرآن
چو قرآن رهبر است اینجا حقیقت
یقین قرآن بخوان بین دید دیدت
بجز قرآن مدان شیخا تو رهبر
بدان اسرار قرآنرا تو برخور
بجز قرآن مدان تو پیشوایت
که بنماید ترا اینجا لقایت
به صدق و راستـــــی همتـــــــــــا ندارد
رفیق نیک پیمان است قرآن
نهان در سیــــــنه او ، سٌر عشـق است
کلید گنج عرفان است قرآن
بجز قرآن نداند هیچ منصور
که مکشوفست ازو نور علی نور
نداند سر قرآن غافل اینجا
مگر اسرار دان واصل اینجا
حقیقت هست قرآن ذات الله
بخوان گر مرد راهی قل هوالله
ز قرآن گر شوی اینجا خبردار
ترا آنذات کل آید پدیدار
ز قرآن گر شود آگاه اینجا
تو جانان بین ز هر آیات اینجا
بود معــــجز ، رســـول هاشــــــــــمی را
که در شأنش ثناخوان است قرآن
طبـــــیب درد های بـــــــی دوا اوســـــت
به جان خسته درمان است قرآن
ز قرآن گر شوی آگاه تحقیق
ترا قرآن نماید راه توفیق
ز قرآن گرد واصل تا بدانی
که قرآنست اسرار نهانی
ز قرآن جان و دل تابنده گردان
تن پژمرده خود زنده گردان
با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قرآن بخوان
تا شود روح تو با حق آشنا، قرآن بخوان
ز قرآن وصل جو ایسالک اینجا
که تا بیشک نگردی هالک اینجا
ز قرآن وصل جو ایشاه دلدار
که از قرآن بیابی عین دلدار
گــــــل قـــــــرآن میـــــان دستهـــــایش
گلـــــی بـــــا برگهــــای سبـــــز و زیبــا
پـــــرستو زیـــــر لــب مــیخـوانـــد آرام
دوبـــــــاره ســورههــــای کوچکــــش را
ز نور سر قرآن آفرینش
پر از خورشید و بر در عین بینش
زهی قرآن که همتائی ندارد
حقیقت بود جز یکتا ندارد
زهی قرآن که دانی در حقیقت
نموده راز جانان در شریعت
هر لحظه همی خوانمش از راه بعید
کو سوره یوسف است و قرآن مجید
گفتم که دلم خون شد و از دیده دوید
گفت آنکه ترا دید کس را ندوید
حقیقت ذات قرآن کس ندانست
که سر او ز نامحرم نهان است
چون بیابد باب جنت یافته
معنی قرآن به عصمت یافته
معنی قرآن احادیث نبی
جملگی ثبت است در وی بس جلی
قرآن بخوان این بندگی که طاعت اس
تقرآن نخوانده کجا رنگش سعادت است
گر همی خواهی که معنی دان شوی
در معانی جامع قرآن شوی